در مقاله ی قبلی مشاهده کردید که مهارت یادگیری به چه معنا است و به اهمیت یادگیری برای بالا بردن سطح علمی و توانایی خود پی بردید. ما در این مقاله قصد داریم که تکنیکهای یادگیری را به شما معرفی کنیم. تکنیکهایی که اگر به آنها مسلط شوید حتما هر موضوعی را به راحتی میتوانید فراگیری کنید و تا ابد به ذهن خودتان به عنوان اطلاعات تخصصیه تان بسپارید.
قبل از شروع بحث تکنیکهای یادگیری بهتر است کمیدر مورد منابع یادگیری صحبت کنیم، ما برای یادگرفتن باید به چه منابعی رجوع کنیم و از مراجعه به چه منابعی صرف نظر کنیم. در وهله ی اول برای انتخاب منابع باید منبعهای معتبر را شناسایی و گزینش کنیم ما به هیچ عنوان نمیتوانیم تمامی منابع موجود را بررسی کنیم زیرا ذهن ما در مواجهه با حجم بالای منابع دچار اختلال خواهد شد و نمیتواند بهترین منبع را خودش شناسایی کند پس رجوع به تمامیمنابع وقت تلف کردن است.
شاید این مثال برای شما اتفاق افتاده باشد، شما برای خریدن یک کالایی که به آن نیاز دارید حسابی در سایتهای نقد و بررسی کالا وقت گذاشته اید و کامنتهای مرتبط با آن محصول را مشاهده کرده اید. مثلا برای خریدن یک لپ تاپ hp ساعت ها پای سایتهای فروش لپ تاپ مشخصات محصول مدنظر خودتان را مشاهده کردید و در قسمت امتیاز دهی آن سایت بهترین محصولی را که از نظر دیگر کاربران ، امتیاز بالایی دارد را انتخاب کردید، حال با خیال راحت به مرکز خرید لوازم سخت افزار رایانه ایی حرکت میکنید اما به یک باره در پاساژ، قبل از رسیدن به محصول مورد نظر ، به فردی برخورد میکنید که لپ تاپی را برای تعمیر به آن پاساژ آورده است از قضا لپ تاپ آن شخص همانند برند مدنظر شما مثلا hp است که برای تعمیر راهی آن مرکز شده. کافی است آن شخص به شما نصیحتی خیرخواهانه بکند و بگوید اصلا سمت برند hp نیا که هر روز باید راهی این تعمیرگاه و آن تعمیرگاه شوی. در اینجا هست که ذهن شما بیشترین وزن را به آخرین اطلاعات دریافتی میدهد و شما را از خریدن برند مدنظر منع میکند و شما آن همه تحقیق در مورد برند محبوبتان را به راحتی فراموش میکنید و خرید خودتان را به زمانی دیگر موکول میکنید یا نهایتا خریدتان را به پیشنهاد متصدی فروش لپ تاپ میسپارید. مغز انسان خطاپذیری دارد و همانگونه که گفتیم بیشترین وزن را به آخرین مطالب دریافتی اختصاص میدهد.
پس بنابرین تنوع در منابع مختلف نه تنها سودمند نیست حتی میتواند به دریافت اطلاعات و یادگیری ما ضرر برساند. پس در انتخاب منابع دقت کنید و فقط به منابع معتبر رجوع کنید، حتی اگر این منابع با هم تضاد دارند اما متبر هستند و اطلاعات کذب به شما ارائه نمیدهند.
تکنیکهای یادگیری
شرطی شدن در یادگیری
ما برای یادگیری بهتر است شرطی شویم یعنی برای یادگرفتن ، زمان خاص خودمان را داشته باشیم ، برای یادگرفتن در اتاق مخصوص خودمان و حتی روی صندلی همیشگی خودمان بنشینیم و به یادگیری بپردازیم. نظم داشتن روی زمان و مکان برای آموزش ، بسیار در روند آموزشی ما موثر است و باعث میشود که ما به آموزشهای خودمان عادت کنیم، مثل اینکه ما عادت داریم هر روز غذا بخوریم به اینصورت ما روند آموزش خودمان رو جزو ضروری ترین مثئلههای زندگی قلمداد خواهیم کرد.
پرهیز از انجام کارهای هم زمان
خیلی وقت ها ما در هنگام آموزش همزمان چندین کار دیگر را هم انجام میدهیم مثلا در هنگام رانندگی یا شستن ظرفها مکالمههای انگلیسی خود را به صورت صوتی گوش میدهیم یا درهنگام گوش دادن به اخبار درحال حل کردن تمرینهای یک معادله یا کشیدن یک طرح معماری تمرینی هستیم. انجام دادن همزمان چندکار با هم موجب میشود تا ما تمرکز اصلی که باید روی کسب مهارت بگذاریم را از دست بدهیم و آن تمرکز را روی دو یا چند کار تقسیم کنیم. اگر چه در هنگام رانندگی یا شستن ظرف ها بد نیست که ما به مکالکه های انگلیسی یا کتاب های آموزشیمان گوش دهیم اما نباید این وقتی که در ماشین یا در آشپزخانه صرف یادگیری کردیم را وقت اصلی برای کسب مهارت در نظر بگیریم.
ما برای یادگرفتن مطلبی باید وقت مخصوص خودش را به آن اختصاص دهیم، یادگیری در هنگام انجام یک فعالیت دیگر تنها موجب تمرین بیشتر است که حتی بهتر است این تمرین هم زمانی به صورت اختصاصی و منحصر به خودش را داشته باشد.
نظم دادن به زمان یادگیری
یک خلبان برای پرواز چه کارهایی انجام میدهد؟ خلبان برای رسیدن به مقصد نیاز است که در ابتدا ، از باند پرواز رها شود و به آسمان صعود کند. پس از این خلبان وضعیت هواپیما را در حالت حرکت ثابت نگه میدارد تا هواپیما مسیر تعیین شده را با سرعت مشخص پیمایش کند. وقتی که به مسیرنزدیک شد خلبان هواپیما را در مسیر فرود به سمت باند فرودگاه مقصد آماده میکند و سپس در فرودگاه مقصد هواپیما فرود می آید. فرض میکنیم ما یک خلبان ، ذهن ما هواپیما و یادگیری مقصد است. ما برای یادگیری هرچه بهتر نیاز است تا مانند هواپیما روی نظم برنامه ریزی زمانی داشته باشیم . ذهن ما هواپیما است چون برای آماده شدن نیاز به صعود دارد ، برای یادگیری نیاز به حرکت و برای پایان یادگیری نیازمند فرود موفق است تا به یادگیری مدنظر خود در آن جلسه دسترسی پیدا کند.
ما زمان مناسبی را برای یادگرفتن باید به خومان اختصاص دهیم چون هیچ هواپیمایی در 5 دقیقه هر سه مرحله را نمی تواند انجام دهد و زمان طولانی در پرواز هم برای هواپیما مشکل ساز خواهد بود. چه کسی میتواند در 5 دقیقه آموزشی کاربردی ببیند یا در زمان بالای یک ساعت بدون خستگی به ادامه ی آموزش خود بپردازد؟
پس برای دستیابی به بهترین زمان یادگیری نه زمان کوتاه را انتخاب کنید نه زمان طولانی را. بهترین مدت زمان برای یادگیری زمانی بین 20 دقیقه الی 50 دقیقه می باشد.
کمتر از 20 دقیقه یادگیری ما کاربردی نخواهد بود و بیشتر از 50 دقیقه ذهن ما نیاز به استراحت دارد و بیشتر از این زمان برای یادگرفتن مناسب نیست.
آموزش از طریق راه های مختلف
برای یادگرفتن بهتر است از راه های مختلف ( دیدن ، شنیدن ، تجربه کردن ) اقدام به یادگیری کنیم. شما باید تمامی کانال های یادگیری را تمیرین کنید تا مطلب جهت یادگیری به صورت کامل در ذهن شما نهادینه شود. این یک دروغ بزرگ است که ما می گویئم ذهن من فقط به صورت بصری می تواند درک مطلب کند یا مثلا من فقط به صورت صوتی قادر به مطالعه کتاب هستم. امکان ندارد که ما یکی از این نیروهای یادگیری را در اختیار نداشته باشیم. زمان مدرسه را به خاطر بیاورید ، معلمها هم از طریق نوشتن روی تخته ، هم از طریق خواندن مطلب و هم از طریق اجبار ما به نوشتن مطالب، موضوعات را در ذهن ما نهادینه می کردند. کسی نیست که ادعا بکند من از طریق نوشتن در مدرسه هیچ مطلبی یاد نگرفتم و فقط از روی تخته با دیدن مطلب به یادگیری پرداختم یا برعکس آن ، ادعا کند که من فقط از نوشتن به یادگرفتن رسیدم و هیچ وقت از طریق دیدن متوجه مطالب نشده ام. تمامی این کانال ها مکمل هم در یادگیری هستند و به ما کمک خواهند کرد که بهتر مطالب در جای جای ذهن ما نوشته شود. مثلا برای یادگیری زبان چقدر خوب میشود که ما هم فیلم مورد علاقه ی خودمان را به زبان اصلی نگاه کنیم هم پادکست های انگلیسی گوش دهیم و هم تمرینات انگلیسی و درک مطلب حل کنیم ، به همین راحتی ما می توانیم تمامی قوای خود را برای آموزش به کارگیری کنیم.
پاسخ و طرح سوال
همیشه سعی کنید برای رسیدن به جواب به یادگیری بپردازید، یعنی برای یادگرفتن همیشه سوالی را در ذهن خود داشته باشید و با این انگیزه که من باید به جواب سوال خودم با دستیابی به این مهارت برسم، یادگیری خود را با شور و هیجان بیشتری طی کنید. اگر سوالی در ذهن ندارید سعی کنید برای داشتن انگیزه ایی این چنینی سوالی را برای خودتان مطرح کنید. مثلا برای آموزش فوتبال این سوال را در ذهن خود بسازیم که چطور اسطوره ی فوتبال فرانسه دریبل مخصوص به خودش را ابدا کرد. با مطرح شدن این سوال برای کسی که به دنبال کسب مهارت فوتبال است این انگیزه شکل می گیرد که هم به دنبال یادگیری روش دیریبل زیدان باشد و هم به این فکر فرو می رود که چطور من یک دریبل یا حرکت منحصر به فرد را ابدا نکنم. همانطور که مشاهده کردید طرح این سوال می تواند موجب شکوفایی خلاقیت هم بشود، اگر کمی فکر کنید به این نکته پی میبرید که " کیفیت فوتبال امروز حاصل خلاقیت های فردی فوتبالیست های دیروز است " بازیکانان دیروز به دنبال حل کردن سوال ذهنی خودشان مهارت خودشان را روز به روز افزایش داده اند.
نیازمند باشیم
سعی کنیم تا حدالامکان چیزی را یادبگیریم که آن لحظه یا حداقل در زمانی نزدیک به آن نیاز داشته باشیم. یادگیری زمانی لذت بخش می شود که از آن عکس العمل بگیریم. اگر به دنبال کسب مهارتی باشیم که در آینده ایی نزدیک به کار ما نیاید ، آن مطلب برای ما رفته رفته خسته کننده و کسل کننده می شود، دیگر بدون داشتن انگیزه آن مطلب را دنبال نخواهیم کرد و کم کم از آموزش آن مهارت صرف نظر می کنیم.
برای مثال اگر که ما می خواهیم به یادگیری زبان انگلیسی بپردازیم بهتر است انگیزه ایی جز سفر کردن به کشورهای اروپایی در آینده ایی دور را داشته باشیم، چون رفته رفته لغاتی که ما برای سفر رویایی خود تمرین کردیم را ، ذهن ما به دست فراموشی خواهد سپرد. برای یادگیری زبان انگلیسی انگیزه های متنوعی میتوانیم داشته باشیم همچون مطالعهی مقاله هایی به زبان اصلی ، خواندن کتابهای نویسنده ی مورد علاقهمان به قلم خود نویسنده ، دیدن فیلمی مثل پدرخوانده به زبان اصلی و حتی خواندن اخبار روز دنیا قبل از اینکه خبرگزاری های داخلی از آن خبر مطلع بشوند. این انگیزه ها خیلی موثرتر است از آنکه ما بخواهیم برای سفری که شاید درآینده نصیب ما بشود یا نشود تلاش کنیم.
روی این موارد حتما کار کنید و به خاطر بسپارید که این نکات به ما در نوع کسب کردن مهارت بسیار کمک خواهد کرد تا در آینده ایی نزدیک به شما روش های یادگیری موثر را بگوییم.
پارت سوم : مدل های یادگیری
پارت اول : اهمیت یادگیری